جوک درباره خامنه ای و خمینی و آخوندها و بسیجی ها و پاسدارها -- 3



یه بسیجیه تو خيابون مي رفته مي بينه يه عمامه افتاده زمين ميره جلو مي بينه ريدن توعمامه زنگ ميزنه به 110 ميگه آقا زود بياين زدن آخوندرو گهش کردن

حزب اللهی تو امامزاده ميشاشه ! مردم ميريزن سرش د بزن ! حزب اللهی ميگه بابا نزنيد شاشبند شده بودم آقا بهم شفا داد.

یه پیر زنه از حج داشته بر میگشته، تو فرودگاه یک بطری ویسکی از تو کیفش پیدا میکنن،
بهش میگن مادر شما سنی ازت گذشته این توی کیفت چیکار میکنه؟
پیر زنه میگه مادر جون من که نمیتونم با این پاهام دور خونه خدا هفت دور بچرخم
یه پیک از این ویسکی میخورم خونه خدا هفت بار دور سر من میچرخه.

یه دختره از یک آخوند میپرسه حاج آقا میشه من با دوست پسرم بخوابم؟ حاج آقا میگه استغفروالله، دختره میپرسته حاج آقا میشه من با یک غریبه بخوابم؟ حاج آقا میگه نعوذ بالله، دختره میگه حاج آ قا میشه من با شما بخوابم؟ حاج آقا میگه بسم الله!

یه خارجی میره مسجد میبینه مسلمونها دارن رکوع میکنند، میگه اینها دارن چکار میکنن؟ یکی بهش میگه اینها دارن کون همدیگه رو بو میکنن این یکی از رسمهای ماست.

یه آخونده میره حج، میخواسته سنگ بزنه به اون یارو ستونه، سنگهاش تموم میشه، شروع میکنه به فحش خوار مادر دادن.

یه پاسداره میره به یه آخونده میگه، ببخشید حاج آقا با کفش میشه نماز خوند؟ آخونده میگه نه برادر، طرف برمیگرده میگه ولی من دیروز خوندم!


برای دیدن کاریکاتورهای سران رژیم روی عکس بالا کلیک کن

یه بسیجیه زنگ میزنه به دوست دخترش میگه باباتو بپیچون باهم بریم نماز جمعه....

یه آخونده توی اتوبوس نشسته بوده، از راننده میپرسه، آقا شما که تمام روز توی راه هستین و مسافرت و این ور اون ور، از کجا میفهمید بچه شما واقعا بچه شماست؟ راننده به یارو یک نگاه میکنه بعد میگه والله یه دو سه سال صبر میکنیم تا بزرگ بشه، اگر شبیه خودمون بود که هیچی، اگر نبود میفرستیمش حوزه علمیه !

یه بسیجیه داشته بادمجون پوست میکنده
میگه یا امام زمان، یکاری کن توش موز باشه

میگن احمدی نژاد میخواد فرق از وسط باز کنه
چون میخواد بین شپش های نر و ماده فاصله ایجاد بشه تا تکثیر نشوند.

جبرئیل وقتی برای اولین بار با پیامبر روبرو شد، به او گفت بخوان!
محمد گفت، خواندن نمیدانم!
جبرئیل گفت حالا بخوان!
پیامبر گفت نمیتوانم!
جبرئیل گفت بابا جان، به نام پروردگارت بخوان!
پیامبر گفت نمیتوانم!
جبرئیل گفت برو آقاجون ردی، شهریور بیا.

قبل از انقلاب با تیغ ریش میزدن
بعد از انقلاب با ریش تیغ میزنن

ما میرویم منقل و وافور رهبر را آماده کنیم

ما از سوراخ رهبر و اهل بیتش نگهبانی میکنیم


خداوند به حضرت ابراهیم دستور میدهد که اسحاق را قربانی کند، حضرت ابراهیم چاقو را تیز میکند و همه چیز آماده میشود، ناگهان از خداوند پیغام میرسد، ابی جون لبخند بزن شما در مقابل دوربین مخفی هستی.

یه بسیجیه میره داروخانه میگه ببخشید آقا شربت شهادت دارید؟ دارو فروش میگه نه ولی شیاف ولایت داریم میخوای؟

یه حزب اللهی از یکی میپرسه ببخشید قبله کدوم طرفه؟ طرف جواب میده اینور، حزب اللهی میگه خیلی باید برم؟

یه یارو میره 6 لیتر خون میده حالش بد میشه، بهش میگن چرا اینقدر زیاد خون د ادی احمق؟ میگه آخه مردم شعار میدن تا خون در رگ ماست خامنه ای رهبر ماست.

به یه بابایی روز قیامت میبرند جهنم، میپرسه چرا؟ میگن 125/37 نماز قضا داشتی، یارو میگه 125 یه چیزی، تقسیم بر 37 اش دیگه چیه؟، جواب میدن، اون سینوس زاویه انحرافت از قبله است.
یه بسیجیه عکاسی باز میکنه، برای اینکه کارش بگیره تو تبلیغش مینویسه ظهور امام زمان در 3 دقیقه.

یکبار شخصی نخ اسکناس ده تومانی را میکشد، شورت مدرس می افتد، بسیجی ها شاکی میشوند میخواهند به شخص حمله کنند، شخص میگوید، به خدا اگر نزدیک بیایید نخ هزار تومنی رو میکشم ها!

یه پاسداره میره حرم امام رضا میبینه یه دختر خوشگل تو بخش خواهران ایستاده، میره نزدیک میبینه دختره داره میگه، امام رضا به من قیافه خوشگل دادی، پدر مادر خوب دادی، مال دادی اموال دادی، یه شوهر خوب فقط مونده که بدی، پاسداره خودشو پرت میکنه وسط میگه امام رضا هل نده، هل نده خودم دارم میرم پیشش...

به یک آخونده میگن، شما از خودت کون گشاد تر دیدی تاحالا؟ میگه آره، اونهایی که به من میگن التماس دعا حاج آقا!

یه بابایی میره پیش یک آخوند، میگه حاج آقا من یک مشکلی داشتم اومدم پیش شما حلش کنید... من یک دختر میشناسم که خیلی خوشگل و پولدار هست ولی از خانواده غیر مذهبی و مشروب خور و ربا خواری هست، یه دختر هم میشناسم که مومنه هست اما بیسواد و زشته... به نظر شما کدومشون رو خواستگاری کنم؟ آخونده میگه، شخصی رفت پیش امام صادق و از این چرت و پرتها و بالاخره گفت لکن از لحاظ شرعی آن خواهر مومنه در اولویت میباشد و شما ایشان را نکاح کنید اما شماره تلفن آن یکی خواهر را نیز در اختیار ما بگذارید.

غضنفر ميره تلويزيون رو روشن ميكنه كانال 1 يه آخوند داشته صحبت ميكردهكانال 2، 2 تا آخوند داشتن بحث ميكردنكانال 3 يه برنامه داشته با عنوان سمينار روحانيون حوزه علميه كانال چهار ميزنه ميبينه سمينار روحانيون شهر تهرانه 200-300 تا آخوند توشنكانال 5 ميزنه ميبينه سمينار سراسري كشوري روحانيونه كه 20000-30000 نفر آخوند شركت كردن... يه دفعه غضنفر داد ميزنه:آهاي سكينه هوي زود اون نفت و بيار لونشونو پيدا كردم........

یه بابایی وسط بیابون نیاز به تخلیه پیدا میکنه. به سوی شمال می ایسته و شروع به ادرار کردن میکنه، بعد چند ثانیه به خودش میگه "وای یادم رفت رو به قبله نباید ادرار کرد" بعد 90 درجه میچرخه و به سمت غرب به ادرار کردن ادامه میده بعد با خودش میگه من وسط بیابون از کجا معلوم قبله این طرف نیست؟ باز هم 90 درجه میچرخه و به سوی جنوب به ادرار کردن خودش ادامه میده، بعد از یک مدتی میگه خوب عربستان جنوبه دیگه، نکنه دارم به سمت کعبه ادرار میکنم؟ بنابر این 90 درجه دیگه هم میچرخه و باز به ادرار کردنش ادامه میده، بعد ناگهان به ذهنش میاد که "مگه من قطب نما دارم که از اولش فکر میکردم دارم رو به شمال ادرار میکنم؟" بعد به این نتیجه میرسه که در این چهار چرخشی که انجام داده قاعدتا یکبار به سمت قبله ادرار کرده، بعد طرف شاکی میشه و شروع به چرخیدن ساعت گرد میکنه و به 360 درجه ادرار میکنه و فریاد میزنه "ای من شاشیدم به این دین که نباید به سمت قبلش شاشید!"

يك روز يك دستگاه دروغ سنج توي ايران مي يارن براي اندازه گيري صداقت سران مملكتي. رفسنجاني مي گه من فكر مي كنم فقيرترين ريس جمهور كشور بودم دستگاه بوق ميزنه خاتمي مي گه من فكر مي كنم راستگو ترين ريس جمهور بودم دستگاه بوق مي زنه خامنه اي مي گه من فكر مي كنم دستگاه بوق مي زنه

يه روز یه خبر نگار داشته با يه يارو مصاحبه ميكرده ازش ميپرسه به نظر شما قتل هاي زنجيره اي رو كي انجام داده؟يارو ميگه، من نميدونم والله، ولي ايشالله هركي انجام داده اون يكي دستشم چلاق بشه

از يک بسیجی میپرسند "تعریف خداوند چیه؟" بسیجیه یکم فکر میکنه(تخیل میکنه) بعد میگه! نماینده ولی فقیه در کائنات!

ما پیروی رهبریم راستی که خیلی خریم





جوک درباره خامنه ای و خمینی و آخوندها و بسیجی ها و پاسدارها -- 2



خواهران زینب در برابر باد ( فاطی کماندوها )

یه یارو پا میشه میره حرم امام خمینی میگه ای امام من رو شفا بده من فلج شدم، یکی میاد میگه دیوونه چرا اومدی اینجا این امام خمینی فقط جوش و زیگیل و اینها رو شفا میده برای کارهای سنگین باید بری مشهد!

معلمه بچه بسيجيه رو مي‌بره پاي تخته، بهش ميگه: خطوط موازي رو تعريف كن. بسيجيه ميگه: دو خط موازي دو خطين كه هيچ وقت همديگه رو قطع نمي كنند مگر به دستور مقام معظم رهبري!!!

يه يارو بسيجيه داشته نماز مي خونده اول نماز مي گه اله اكبر خامنه اي رهبر يكي رد ميشه مي گه بابااااا اين نمازه فقط بايد بگي الله اكبر يارو يه ذره نيگاش مي كنه دوباره شروع مي كنه به نماز خوندن مي گه الله اكبر خامنه اي رهبر مرگ بر ضد ولايت فقيه !!!!

يه روز خميني ميره رو منبر سخنراني كنه وشروع ميكنه :من توي دهن اين دولت ميزنم ... من آمريكا رو ويران ميكنم.... من اسراييل رو ويران ميكنم .....وخلاصه همينجوري ويران ميكنه ميره جلو يه دفعه يه يارو باصداي بلند ميگه تكبير!!!!! همه برادرا با هم داد ميزنن : تراكتوري خميني ..... بولدوزري خميني...تو لودري خميني

يه روز چنتا بچه رپي رويه دوتا پارچه مينويسنچيز هرچي بچه رپيه تو كون خامنه ايبعدش دو تا بچه بسيجي با موتور ميرفتن كه اولي ميگه حاجي اونجارو نگاه كنروديوارچي نوشتهحاجي ميگه بپررودوشم پارش كن اولي ميگه حاجي دستم به چيز بچه رپيه نميرسه كون خامنه اي رو پاره كنم

یارو ميره سوار تاكسي ميشه جلو, يك زره تاكسي ميره اخونده ميشينه عقب بعد يك مقدار جلوتر يك دختر ميشينه عقب يك زره ميرن اخونده يك دستي به دختر ميزنه دختر يكي مي خوابونه زير گوش اخوند بعد يكي راننده بعد يكيم يارو ميزنه اخونده هر سه رو ميكشه دادگاهتو دادگاه به دختر ميگن چرا زدي زير گوش اقا ميگه در ملع ام به من تجاوز كرد به راننده ميگن تو چرا زدي ميگه ماشين من يك ماشين عمومي اين كارا قباهت داره ميگن خوب تو يارو واسچي زدي ميگه ديدم همه زدن منم گفتم رژيم عوض شده بزار منم بزنم

جاهله ميره آمپول بزنه، تزريقاتيه ازش ميپرسه: چپ بزنم يا راست؟ جاهله ميگه: داداش اين کون ما رو سياسي نکن! همون وسط بزن بريم

يه روز رونالدو وخامنه اي ورفسنجاني با هم يك كارخانه واجبي سازي تا سيس مي كنند براي تبليغ روي جلد عكس خامنه اي را مي زنند و مي نويسند قبل از مصرف بعد عكس رونالدو را مي زنندو مي نويسند بعداز مصرف وعكس رفسنجاني را مي زنند و مي نويسند مصرف نادرست

يکبار بواسير مقدس آقاي خامنه اي درد ميگيره و ايشون پيش پزشک مخصوص ميروند..پزشک بعد از معاينه به ولي امر مسلمين ميگه که، حاج آقا شما نبايد پر خوري کنيد، برنج نخوريد، نان نخوريد، گوشت گوسفند نخوريد، و بالاي منبر هم نرويد..حضرت ميپرسند خوب اون هارو نميخوريم، لکن ديگه چرا بالاي منبر نرويم؟!پزشک پاسخ ميدهآخه وقتي بالاي منبر ميرويد، گه زيادي ميخوريد!!!

یه آقایی مشکل خایوی (از ناحیه خایه) داشته پا میشه میره حرم امام رضا (ع)، خودش رو با زنجیر میبنده به یکی از ستون های حرم، میگه یا من رو شفا میدی یا من از اینجا نمیرم! بعد یکدفعه خبر میدن توی حرم بمب کار گذاشتند، همه فرار میکنند این بابا که تو زنجیر بوده میگه امام رضا ولم کن، ولم کن بذار برم، ولم کن، زنجیر رو باز کن، بعد از کمی تلاش برای باز کردن خودش و فرار کردن برمیگرده میگه، مرتیکه بهت میگم بذار برم، همین گه بازی هارو در آوردی کشتنت دیگه!

از یه بابایی میپرسند مساحت ایران چقدر است، میگوید در زمان شاه فلان قدر متر مربع و در زمان جمهوری اسلامی همان قدر متر مکعب، به او میگویند مساحت را با متر مربع میسنجند نه مکعب، پاسخ میدهد، آخر بعد از انقلاب آخوندها به عمق یک متر در آن ریده اند!

یه بسیجیه یک چراغ جادو پیدا میکنه... یه خورده چراغ رو میماله یک جن از توش بیرون میاد، جن میگه آرزو کن تا برآورده کنم، بسیجیه میگه قربون دستت این قدس رو آزاد کن! جن میگه الاغ جان قدس ماله اسرائیلیاست چرا شما ها بیخیال نمیشید؟ از من کار درست بخواه نه کار تخمی! بسیجیه میگه خیلی خوب بابا، یه کاری بکن مردم فکر نکنن ما بسیجیا گاویم نمیفهمیم! جن میگه بابا من میرم همون قدس رو برات آزاد میکنم...

یه حزب اللهی میره حرم امام رضا که کمر دردش خوب بشه، میره توی حرم میبینه خیلی شلوغ پلوغه، داد میزنه آ های شلوغ نکنید بیشرفها! پارسال هم غاتی پاتی کردید من بجای اینکه کمرم خوب بشه حامله شدم!

حاجی بازاریه مسجد میسازه،میبینه هر کاری میکنه کسی نمیاداونجا نماز بخونه ، یه تابلو میزنه رو سر در مسجد و مینویسه:نماز صبح 1 رکعت ، بدون وضو

یارو داشته نماز میخونده ، میگه: قل هوالله احد ، الله صمدنمیدونم یلم به یولد بود یا یولم به یلد.

به یارو میگن اصول دین رو نام ببر میگه:توحید ، نبوت ، امامت ، رسالت ، ونک.

یه بسیجیه عاشق میشه میره تو خیابون شعار میده،یا زهرا، یا هیچکس!

یه حاجی میره حج ازش میپرسن چطور بود؟ میگه خیلی سنگ خورد تو سرم ولی بالاخره بوسیدمش.

فیلمهای برگزیده جشنواره قم: آخوندی با کفشهای کتانی عمامه ای برای دو نفر صیغه شدگان ابا قرمزی من بچه شیخ 15 سال دارم

به ملا حسنی ميگن نظرت راجع به گل چيه ؟ ميگه همان بس که در گرآن ( قرآن ) آمده "گل هو الله احد"

به یه حزب اللهیه میگن امام رضا چطور شهید شده؟ میگه تو حرمش بمب گذاشتن

یه آقایی رو ميگيرن ميگن پدر سوخته چرا پشت ماشينت نوشتي " امام با سالاد " ! ميگه مگه چيه؟از شما بهتره که مينويسين " خدا با ماست"

دفتر مقام معظم رهبری اعلام کرد، به دلیل استقبال مردم از ماه رمضان، مدت این ماه 15 روز افزایش یافت.

یک آقای امام زمان رو پیدا میکنه، تا میبینش میگه سوک سوک.

چوپان دروغ گو میمیره، شب اول قبل نکیر و منکر ازش میپرسند تو کی هستی؟ میگه من؟ من دهقان فداکار هستم.

قرار شده احمدی نژاد دریا ها را زنانه و مردانه کنه تا بیناموسی پیش نیاد
دریای مازندران برای زنان و خلیج فارس برای مردان

احمدی نژاد داشته برای مردم سخنرانی میکرده میگه، من همه چیز رو براتون ارزون میکنم غیر از لبنیات، بعد ازش میپرسند حالا چرا لبنیات رو ارزون نمیکنی؟ میگه آخه 17 میلیون گاو بمن رای دادن باید منافعشون رو حفظ کنم.

احمدی نژاد پیشنهاد داده اسم پژو جی ال ایکس رو بگذارند پژو الف لام میم

از یک آقایی میپرسند "میتونی یک پیامبر زن نام ببری؟"، طرف یکمی فکر میکنه، میگه، بله، پیامبر اکرم!
دوتا پیامبر میخواستن باهم کل کل کنند، میگن بریم تاس بیاندازیم ببینیم کی بیشتر میانداره، هرکی بیشتر بیاره 100 تومن میبره، پیامبر اولی میاندازه و 6 میاره، پیامبر دومی میاندازه و 8 میاره، پیامبر اولی به پیامبر دومی میگه، بدبخت سر 100 تومن معجزه میکنی؟

اگر دیدید از یک خونه ای صدای حسین حسین میاد، برید تو، چون دارن حتما غذا میدن، اما اگر شنیدید میگن علی علی نرید تو چون حتما دارن ماشین هل میدن.

تصورات بسیجی ها از بهشت !

چند تا بسیجی میرن عروسی، عرق میخورن مست میشن، بعد یکی از بسیجی هارو جو میگیره، میره میکروفون رو از دست خواننده ارکستر میگیره، میخونه، "میخوام که با بوسه گل لبات رو پر پر کنم"؛ بعد بقیه بسیجی ها بهش چپ چپ نگاه میکنن، جا میخوره میگه "گلهای پر پر شده رو فدای رهبر کنم..."

از یه آقایی میپرسن عامل اصلی فساد، فقر، معتاد شدن جوونها چیه؟ میگه نمیدونم والله، ولی ایشالله اون یکی دستش هم چلاغ بشه مرتیکه سید الاغ پیغمبر.

خامنه ای میره دوبی برای حال گیری، برای آقای رفسنجانی ریش تراش میاره، رفسنجانی هم میره دوبی برای حال گیری برای آقای خامنه ای پلی استیشن (Play Station) میاره.

یه روضه خون میره بالای منبر، بعد متوجه میشه که دفترچه روضه شو یادش رفته بیاره، به پسرش که توی جمع بوده میگه پسر جان برو اون دفترچه روضه من رو از خونه بیار، از قضا زن این روضه خون خیاط بوده و بچه اشتباهاً دفترچه مادرش رو میاره. روضه خوان میگه مردم هرچی من گفتم بعدش بگید ابوالفضل ابوالفضل! بعد شروع میکنه میگه.
دور کمر اعظم خانم.
ابوالفضل ابوالفضل
دور پاچه اصغر آقا.
ابوالفضل ابوالفضل
عرض خشتک حاج ولی الله
ابوالفضل ابوالفضل

یه حزب اللهیه اسم بچه اش رو میگذاره مهدی، تا آخر عمر دنبالش میگرده...

یه بسیجی میخواست عروسک بخره به صاحب مغازه میگه ببخشید آقا قیمت این خواهرمون چنده؟

یه آقایی میره مکه، بعد که برمیگرده میگن خوب چه خبر بود؟ میگه هیچی بابا خدا خونه نبود همه پشت در مونده بودن...

به یه آقایی میگن شما میدونی حجر الاسود چیه؟
میگه بله همسایه پایینیمونه یه بچه سپاهیه، عرق میخوره...
بعد بهش میگن بابا دیوانه حجر الاسود یک سنگه سیاهه تو مکه
طرف میگه، جدی میگی؟ این بشر اینقدر کفر گفت و عرق خورد که سنگ شد!

یه آقایی میره مکه، سرش رو میکنه تو حجر الاسود، سرش گیر میکنه، میگه خدایا غلط کردم ول کن دیگه نمیکنم! خدایا منو نخور!

از یه بسیجی میپرسن مارک کفشت چیه؟ میگه دکتر چمران (دکتر مارتین یک مارک معروف کفش است)

یه بسیجیه نماز قضا زیاد داشته، زیر سجاده اش کاربن میگذاره.

به یه پاسداره میگن سه تا اسم بگو آخرش الله باشه، میگه روح الله، عین الله، سیندرالله

یه آخونده اسم بچه اش رو میگذاره حسین، هر دقیقه به بچه اش میگه، بابا جان، تشنه ات نیست؟

از یه حزب اللهی ميپرسن: ميدوني USA مخفف چيه؟ ميگه: يوم‌الله سيزده آبان!

به یه بسیجیه میگن یه حدیث بگو، میگه ابدو بدوووووو دووووو دووووو لا لااااااا، میگن این چه حدیثی بود؟ میگه این حدیث از حضرت علی اصغر روایت شده.

خمینی توی ایران میره روی منبر، میگه لکن!!!!! همه میزنن زیر گریه، شاکی میشه میگه خفه شید دیگر! شاید ایندفعه خنده دار باشد!

رضا زاده تصمیم میگیره وزنه 1000 کیلویی بلند کنه، حضرت ابوالفضل بهش زنگ میزنه میگه ایندفعه دیگه رو من حساب نکن ها! هر چیزی حدی داره!

یک بسیجی موبایل منشی دار میخره، پیغامشو میذاره "لطفا بعد از شنیدن سوره بقره، پیغام خود را بگذارید"

بسیجیه کیف سامسونت میخره، رمز کیفش رو میذاره، یا زهرا!

یه روز یه کلاغه یه آخونده رو میبینه میگه eeee سندباد جونم چقدر کلات بزرگ شده.

یه یارو عادت داشته زنگ مسجد رو میزده فرار میکرده، یه آخونده پشت در می ایسته که وقتی که زنگ زده میشه مچ این بابارو بگیره، زنگ به صدا در میاد و آخوند بلافاصله در رو باز میکنه، طرف دستپاچه میشه میگه به به به ببخشید، با جبرعیل کار داشتم، خونه هستن؟

یه بابایی داشتته تو پارتي هلکوپتري مي زده ، يهو بسيجي رو جو مي گيره با آرپيچي ميزنتش!!!!!!!!

یه بابایی میخواسته حاجتش براورده شه میگه یا امام رضا! قربون دو دست بریده ات! کی ظهور میکنی؟

میدونید فامیلی خداوند چیه؟! وکیلی! همه میگن خدا وکیلی!

خامنه ای رفته بود بم با لباس شخصی رفته بود، میدونید چرا؟ دنبال دست طبیعی برای خودش میگشت!

از علی دایی میپرسند نظرت راجع به بازی با عربستان چیه؟! علی دایی میگه والله اینها خیلی آدمهای مذهبی ای هستند، ما هرچی بهشون فحش میدادیم اونها قرآن میخوندن!

یه حاجی بازاریه هیئت میزنه روز عاشورا روی در هیئت مینویسه به علت شهادت امام حسین هیئت تعطیل است.

در خونه ملا نصر الدین رو دزد میبره، ملا میره در مسجد رو میدزده، مردم میگویند احمق چرا در مسجد رو دزدیدی؟ جواب میده! فقط خدا میدونه در خونه من رو کی دزدیده، بیاد دزد رو تحویل بده در خونش رو تحویل بگیره!

یه بسیجیه داشته از یه جایی رد میشده یه گاوه میگه مااااااااااااااااااااااااااااااااااا! بسیجیه میگه مااااااااااااااااشاهلله حزب الله!

یه بسیجیه از دهات پا میشه میاد تهران، به یک دختر خوشگل میرسه، میگه ببخشید خواهر، این دوست دختر که میگویند شمایید؟


جوک درباره خامنه ای و خمینی و آخوندها و بسیجی ها و پاسدارها -- 1



غذای مورد علاقه آخوندها

حاج آقا بفرما تا سرد نشده !


دختر بسيجيه داشته عروسي مي كرده عاقد مي پرسه وكيل هستم؟دختره مي گه با اجازه مقام معظم رهبري بعععععله!!!!!!

روز قیامت امام ها و پیامبر ها همه توی صف وایساده بودند منتظر این بودند که کارنامه شون بررسی بشه، کسی که پشت باجه وایساده بوده همه رو میشماره میگه آقا یکی کمه! یکی از اماما یا پیامبرا نیومده هنوز! یهو یک پیکان جوانان قرمز با بوق شیپوری میاد و درش باز میشه؛ امام جواد میاد بیرون ازش میگه آقا مام اومدمیم!

یارو پا میشه میره حرم امام رضا، میگه امام رضا جان؟ تو با این همه طلا چرا آخه هشتم شدی؟

يه روز يه گوسفند رو لباس ملا تنش ميكونن و ميفرستنش تو هواپيما و يه تسبيه هم دستش ميزارن.در وسط راه گوسفنده بيچاره كنترل خود را از دست ميده و نخود ازش بيرون ميياد.ويكي ار مسافران كه شاهد اين ماجرا بود داد ميزنه :حاجي حاجي تسبيهت پاره شود

ميدونيد سيد علي شيره اي (مقام معظم رهبری) چرا بر عکس خيلي از آخوندها چاق نيست و وزن اضافي چنداني نداره؟!چون يک دستي غذا ميخوره!

شنيديدكه وصيت نامه حسين فهميده رو پيدا كردنوقتي خوندنش ميبينن توش نوشته كه: از ما كه گذشت ولي شما براي تانكاتون بوق بزارين

یک برادر بسیجی با یک لات (مجموعا در این لطیفه دو لات داریم) داشتند دعوا میکردند، برادر بسیجی به یارو میگه برو مرتیکه نذار دستم روت بلند شه، لاته بر میگرده میگه جنابعالی سگ کی باشی؟ من بچه امام حسینم، میزنم همینجا لهت میکنم! برادر بسیجی که تحت تاثیر قرار گرفته بود گفت، ای وای خدا من رو ببخشه، علی اکبری یا علی اصغر؟ من فدایت شوم...

اگر پسری به دختری به پسری بگوید جگرت را بخورم مکروه است! اگر پسری به دختری بگوید جگرت را بخورم حرام است! اما اگر پسری به دختری یا دختری به پسری یا پسری به پسری یا دختری به دختری بگوید انشاء الله جگرت را بخورم، حلال است، چون فی سبیل الله بوده!

روزی عده ای خری را جلوی مسجد کتک میزدند، شخصی که از آنجا رد میشد جلو آمد و گفت بابا این زبان بسته را برای چی انقدر میزنید؟ مسلمانان گفتند این جانور نفهم آمده بود توی مسجد! شخص میگوید خب تقصیر خودش نیست که بدبدخت خر است دیگه! نمیفهمه! مگه من که میفهمم توی مسجد میام؟!

روز قیامت خداوند از حسابرسی خسته میشه، یه ناظم مدرسه میگه خدایا شما بیا بورو یه چایی بخور من به حساب چند نفر رسیدگی میکنم تا شما بیای، خدا هم قبول میکنه. ناظم مدرسه میشینه و پرونده ای که روش نوشته شده بوده "امام زمان" رو برمیداره برای حسابرسی. ناظم بعد از بررسی هفت هشت صفحه میبینه که بغیه صفحات غیبت خورده اند، چند صفحه ورق میزنه و میبینه که بعله تا آخرش همه اش غیبته، بعد فریاد میزنه بابا این امام زمان رو بگیرید بندازید جهنم این همه اش غیبت کرده!

امام زمان روز قیامت پیش خدا میره و شروع میکنه داد و بیداد و میگه خداوندا، این خمینی و خامنه ای توی اون دنیا سر امت اسلام رو شیره مالیده اند و گفته اند ما جانشین امام زمان هستیم، پروردگارا شما باید حق من رو از این دو موجود جنایتکار بگیرید! خداوند لبخندی میزند و میگوید مرد حسابی تقصیر خودته این همه غیبت کردی! من اگه یک روز از روی این صندلی بلند شوم این آخوند ها جای من رو هم میگیرن!

ويژگی هایی که خامنه ای از پیامبران به ارث برده، 1) بیسوادی از محمد 2) جادوگری از موسی 3) حرف زدن با حیوانات از سلیمان 4) بی پدری از عیسی 5) عمر طولانی از نوح

زیرکی را گفتند اسلام چگونه دینیست؟بگفتا عجیب دینیست ، که چون در آن وارد شوی سر آلتت را ببرند و چون از آن خارج شوی سر خودت را.

یه بابایی ميره ميوه فروشي ميگه: ‌آقا بي زحمت يه كيلو انگور بده. ‌فروشنده هم ازون آدمهاي مذهبي بوده، ميگه: نگو انگور، بگو ميوه بهشتي! بعد اون بابا ميگه: ‌آقا دو كيلو هم سيب بدين. يارو ميگه: نگو سيب، بگو جمال محمد! بعد تركه بادمجون ميخواسته، ميگه: بي زحمت ‌يه كيلو هم كيـــرِ بلال حبشي بدين!!!

آقای خامنه ای بعد از اینکه دستش رو از دست میده، دیگه نمیتون عمل خداپسندانه استبراء رو انجام بده، از یکی از سربازان امام زمان خواهش میکنه که براش همیشه این عمل رو انجام بده. بعد از مدتی نماینده خدا بر روی زمین به این برادر سرباز میگه، اخوی نمیشه وقتی استبراء میکنی این انگشتر لعنتی ات رو در بیاری؟ برادر میگه حاج آقا این انگشتر نیست ساعتمه.

يك سري علي‌آقا مريض ميشه و خلاصه و هرچي دكتر و دوا-درمون از اروپا و ژاپن ميارن افاقه نميكنه و ديگه داشته رو به قبله ميشده كه يك دكتر هندي ميگه اگه پونصد گرم مورچة نر پيدا كنيد، من ميتونم يك دوا درست كنم كه خوبش كنه. ولي بايد مواظب باشيد، چون اگه قاطيش مورچة ماده باشه دوا تاثيرش رو از دست ميده. خلاصه بسيج و سپاه و باقي علافهاي مملكت ميريزن تو خيابون دنبال مورچة نر، ولي هرچي ميگيردن مورچه‌اي كه بشه با از نر بودنش مطمئن بود پيدا نمي‌كنند. خلاصه ديگه كم‌كم ناآميد شده بودن، كه آقایی با نيم كيلو مورچة نر مياد خدمت علي آقا. علي آقا كلي خوشحال ميشه، ميگه: از كجا فهميدي اينا نرن؟ آقاهه ميگه: ايلده كاري نداشت. رفتم كنار سوراخ مورچه‌ها، هر مورچه‌اي كه رد ميشد بهش مي‌گفتم: آقا مريضه؛ اونايي كه ميگفتن به تخمم رو ميگرفتم!!!

ميکن احمدي نژاد دستور داده قيمت شير رو 10 % ببرن بالا بعد ازش ميبرسن جرا اين دستور رو داديد
ميکه به خاطر حمايت از کاو هايي که بهم راي دادند.

یه بسیجی میمیره اون دنیا، به دلیل خدمت به نظام و مطیع رهبر بودن میگن میری بهشت، داشته میرفته طرف بهشت، از پشت شیشه میبینه احمدی نژاد داره با جنیفر لوپز نزدیکی (!) میکنه، میگه آقا اینجا کجاست؟ فرشته ها بهش میگن اونجا جهنمه، بسیجیه میگه، اهه! اونجا باحالتره انگار، منم میخوام برم جهنم، بیخیال بهشت، فرشته ها بهش میگن، نه ما داریم در اصل جنیفر لوپز رو عذاب میکنیم.

یه دختره داشته توی حمام دوش میگرفته
ناگهان برق میره
دختره میترسه میگه یا امام حجت ابن الحسن العسگری
ناگهان امام ظهور میکنه، میگه عزیزم اینجور موقع ها میتونی من رو مهدی جون صدا کنی.

برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن
که علی زن در در آید، تورو آنچنان بگاید
که دگر هیچ گدایی در آن خانه نیاید!

یه قزوینیه آخوند میشه ازش میپرسند این چه کار زشتی بود کردی؟ میگه شنیده بودم مردم به آخوندا پشت کردن!

امام جمعه رشت بچه دار میشه سازمان مجاهدین خلق مسئولیتش رو بر عهده میگیرن.

يه روز خامنه اي و خميني و رفسنجاني يه دختر از خيابون بلند مي كنن مي گن بريم حال كنيم. خلاصه تو خونه بعد از كلي تعارف اول خميني مي ره تو اتاق وقتي مياد بيرون مي گه اه اين چي بود بتول خودم خيلي بهتره. بعد خامنه اي مي ره تو ,مي ياد مي گه :اه زن خودم خيلي بهتره . رفسنجاني مي ره تو مي ياد مي گه : راس مي گه بابا بتول خيلي بهتره!!

يه روز خامنه اي و خاتمي و رفسنجاني داشتن با ماشين مي رفتن يه كوري رو ميبيننسوار ميكنن به كوره ميگن مارو مي شناسي ؟كوره يه دستي ميكشه صورت خامنه اي ميگه اين با اين ريشاي در هم برهم خامنه ايهرو صورت خاتمي هم دست ميكشه ميگه اين با اين محاسن مرتبش حتما خاتميه نوبت اكبرشاه (همون رفسنجاني خودمون)ميشه , كوره يه دستي به صورت رفسنجاني ميكشه ميگه كونكشا خانومم كه سوار كردين...

روزی مادر اكبرشاه مي آيد خانه به اكبر مي گويد ننه خدا خيرت بده كه مشكل مسكن جوانان را حل كردي .طرف مي پرسه چطور ننه . جواب ميده آخه آلان كه ميومدم خونه تمام جوانان با ماشين جلويم مي ايستادند مي گفتند خانم خونه خاليم داريم

يه روز يكي از برادران دلاورمرد بسيجي كه در زمان دفاع مقدس شيميايي شده بوده، ميره دم در بيت معظم رهبري!زنگ ميزنه، خانم معظم مقام معظم رهبري در رو باز ميكنه..برادر بسيجي با اون صداي گرفته شيميايش ميگه، سلام عليكم و رحمت الله، بسم الله القاسم الجبارين، حضرت آيت الله العظما سيد علي خامنه اي در منزل تشريف دارند؟خانم معظم مقام معظم رهبري هم كه نميدونسته طرف شيمياييه و صداش اصولا كم هست، بر ميگرده و با صداي آهسته ميگه، نه!!! بيا بريم تو تا كسي نفهميده

یکبار حضرت بتول به حضرت امام میگه، روحی! تو این همه چیز میز به نام خودت کردی، بیمارستان، خیابان، بزرگراه، بنیاد و ... بی انصاف چرا هیچ چیزی به نام من نمیکنی؟ یه خیابونی، کوچه ای چیزی آخه! حضرت امام میفرمایند لکن خفه ضعیفه! اگر خیابان به نام تو کنیم، این ملت به راننده تاکسی ها میگویند، "20 تومن تا ته بتول"! جواب خدا را چه بدهیم؟

آقا ,يارو جانباز بود بعد از جنگ بردنش واسه يك برنامه بخاطر تجليل و مصاحبه.از يارو پرسيدند .جناب شما 8-7 سال جبهه بوديد كدوم قسمت مشغول جهاد بوديد؟يارو گفت:والله ما زرشك پاك مي كرديم.بهش گفتند :يعني داخل آشپزخونه بوديد؟گفت:نه,اين تابلوهايي بود كه روش نوشته بود كربلا ما دارييم مي آييم.اينها رو هي زيرش مي نوشتند زرشك ,ما مسوول بوديم كه اين زرشكارو پاك كنيم.مصاحبه گر ميگه عجب.ميشه حالا در مورد امدادهاي غيبي صحبت كنيد واينكه آيا شما هم امدادغيبي ديديد؟يارو ميگه.اي, ي چيزايي مي ديديم.مثلا ايستاده بوديم خمپاره مي اومد ميخورد كنارموني دفعه چند نفر از اطرافمون غيب ميشدند.مصاحبه گر مي فهمه يارو چت ميزنه.واسه دك كردنش بهش ميگه به عنوان آخرين سوالآيا شما در جبهه ايثارهم كرديد؟يارو ميگه:والله ما عيسي اونجا نداشتيم ,اما يكي بود اسمش موسي بود گهگاهي بچه ها مي كردنش.

يك روز يه عربه مي ره پيش دكتر مي گه : آقاي دكتر .. كيرم درد مي كنه دكتر مي گه : كير چيه عزيزم ... بگو عضومعربه مي گه : دستت درد نكنه آقاي دكتر ... يعني ما 5 ساله كير بسيجيم..

یکروز حضرت محمد و حضرت نوح و بقیه برو بچه های الهی داشتن تو بهشت برای نماز جمعه به سمت مسجد بهشت میرفتند، یهو حضرت عیسی میاد با یک بنز آخرین سیستم رد میشه میره... حضرت محمد به حضرت موسی نگاه میکنه میگه، میبینی خدا چه حالی به این عیسی میده؟ چرا به ما ماشین نمیده؟ ما تا کی باید پیاده راه بریم؟ حضرت موسی میگه، اگه مادر تو هم به خدا میداد، الان تو هم بنز سوار میشدی...

به یه یارو میگن تو میتونی یه آیه مثل قرآن بیاری؟! میگه آره مشتی! "هل تفکرون نحن خلقناکم بیضه بیضا" ازش میبپرسند یعنی چی؟ میگه "آیا فکر میکنید ما شما را تخمی تخمی آفریدیم؟"

توی اون دنیا بین یک حوری خوشگل بهشتی بین حضرت محمد و حضرت عیسی و حضرت موسی اختلاف پیدا میشه، میگن بیاید تاس بیاندازیم هرکس بیشتر آورد اون حوری رو میبره... موسی تاس رو میاندازه سه و چهار میاد، نوبت عیسی میشه عیسی تاس میاندازه جفت شیش میاد، عیسی دست حوری رو میگیره که بلند شه بره، محمد میگه صبر کن بیپدر! من ننداختم هنوز، محمد تاس میاندازه جفت هفت میاد! موسی میگه این محمد اون دنیا معجزه نکرد این دنیا سر خانوم بازی معجزه میکنه...

بود يك جوان مومن و پارسافقط اهل قرآن و اهل دعاروح اله خميني را نام بود و جدش پيغمبر اسلام بودبه فيضيه شد سالها اين جوانبياموخت انواع علم و زمانبدانست كه باطل شود هر نماز به گوزيدن و گاه راز و نيازبياموخت احكام خوب لواطكه بس بود شيرين چو آب نباتبراي يبوست بخوان اين دعاچو داري اسهال بگو آن ثنا

جعبه سیاه حسین فهمیده رو پیدا میکنن، بررسیش میکنن میبینن آخرین لحظاتی که داشته کشته میشده میگفته، هل نده حاجی! جون مادرت هل نده! بی شرف هل نده! ای مادر قحبه!

به یه آخونده میگن بلدی به انگلیسی از 1 تا 10 بشماری؟
میگه بله، One, Two, Three,Four نعوذ بالله، sex